درویش: آرزویم قهرمانی پرسپولیس در آسیاست/ من قلبا با گل محمدی بودم/ به جای آنتالیا به کربلا می روم+ فیلم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری ام ویک، باشگاه پرسپولیس در سالی که گذشت روزهای پر فراز و نشیبی را سپری کرد. از قهرمانی در فصل گذشته تا آغاز نقل و انتقالات پر حاشیه. از جدایی یحیی گل محمدی تا مشکلات مالی. مدیریت در چنین باشگاه پر حاشیه و پر دردسری کار راحتی نیست. به بهانه پایان سال و آغاز سال جدید خبرنگار ورزشی ام ویک با رضا درویش گفت و گویی را انجام داده است. در زیر گزیده ای از مهمترین صحبت های درویش را می خوانید:
*حال ما از خوبی حال مردم خوب است، اما درون مان بسیار آشفته و نگران است
*15 بازی در استادیوم آزادی برگزار می کنم و 550 میلیون تومان باید به استادیوم آزادی بابت پخش بدهم. درآمد چیست؟
*خانواده ام دوست دارند از پرسپولیس بروم چون می دانند چقدر مکافات داریم، گاهی شب ها تا ساعت 2 نیمه شب در حال چک و چانه زدن هستم
* هیچ وقت فکر استعفا نبودم، تا روزی که بخواند در پرسپولیس می مانم، نمی خواهم بگویند کم آورد
* من واقعا با 10 گزینه برای سرمربیگری پرسپولیس صحبت کردم، برخی را دلال ها نگذاشتند بیایند
* برانکو از اول گفت به خاطر درخواست خانمش نمی تواند بیاید و حرفی از چین نزده بود
*کُت را روی سرم گذاشتم چون حالم خوب نبود و نمی دانستم خبرنگار جلوی در است
* یحیی گل محمدی من را اذیت نکرد و ما هیچ وقت به صورت غیر متعارف با هم حرف نزدیم
*من قلبا با یحیی گل محمدی بودم
* کجا دیدید که تیم سه جام بیاورد و بعد علیه مدیرعامل صحبت کنند؟
* گل محمدی بازیکنی بهتر از بلانکو می خواست
* سر بیرانوند اصلا اذیت نشدم چون می دانستم هیچ کجا نمی رود
* هر مدیری در پرسپولیس بخواهد مربی ایرانی بیاورد اول سراغ دایی می رود
*آرزویم قهرمانی پرسپولیس در آسیا است
*اگر وام ها را روی هم بگذاریم شاید 100 میلیارد بدهی داشته باشیم
* به جای رفتن به آنتالیا کربلا می روم، مگر کاری روی زمین می ماند؟
* کربلا می روم تا فشارهایی که وارد می شود را تخلیه کنم
* از اینکه دخترم را برای استقبال رونالدو بردم پشیمان نیستم اما او خودش ناراحت است
* عده ای نمی خواهند از من تعریف کنند چون بناست فقط ایراد بگیرند
* از علی پروین در همه امور جز فوتبال مشورت می گیرم
*برای انتخاب اوسمار منافع باشگاه را در نظر گرفتم
ام ویک: مروری در زندگینامه شما نشان می دهد که شما از خاندان درویش در نوشهر هستید.
بله؛ اما از این فیوضات بی بهره هستیم.
ام ویک: متولد آنجا هستید؟
متولد تهران هستم. پدر و مادر من در کودکی به تهران آمدند. پدربزرگ من در 90 سال پیش در مرکز تهران ناصرخسرو ملک خریدند. جد ما مایملکی در مازندران نداشتند و به خاطر همین هیچ وقت به آنجا نرفتیم.
ام ویک: یعنی ییلاق و قشلاق هم نداشتید به آنجا؟
خیر؛ مایملکی در آنجا نداریم.
ام ویک: با آقای درویش فقید مالک باشگاه شمشوک نوشهر هم نسبت داشتید؟
با پدرم نسبت داشتند و او هم علاقه مند علی الخصوص به نسل جوان بودند. 15 الی 20 سال پیش بازیکنان زیادی بودند که از شموشک به فوتبال ایران معرفی کرد. فضا در گذشته تفاوت داشت و به دنبال شهرت و … نبود و فقط قصد داشت خدمتی به اهالی داشته باشد.
ام ویک: واقعا تلاش هایش حیف شد.
تیم خوبی بود اما متاسفانه ادامه پیدا نکرد.
ام ویک: به این فکر نمی کنید روزی به آنجا بروید؟
چون وابستگی نداشته و نمی شناسیم و نرفتیم شاید پذیرا نباشند، اما آقای درویش طرح خوبی داشت که استادیوم خوبی در نزدیکی نوشهر بسازند، اما عملیاتی نشد. تیم رفت و کارخانه ها علی الظاهر نیست.
ام ویک: الان نوشهر چیزی به اسم فوتبال ندارد؟
بله ندارد.
ام ویک: پس شما از چه زمانی با علی پروین آشنا شدید؟
بیشتر از 40 سال است که از این آشنایی می گذرد. بنده از سال 62 تا 63 مدیر بسکتبال پرسپولیس بودم. در آن زمان، چون پرسپولیس زیر نظر بنیاد مستضعفان بود، جلسات مختلفی را تیم ها با هم داشتند ضمن اینکه یکی دو تا از دوستان، از دوستان بسیار نزدیک پروین بودند و با هم مرتبط شدیم. چون پرسپولیسی بودند روابط نزدیک تر شد و تقریبا این رابط همیشگی بود.
ام ویک: حالتان خوب است که در پرسپولیس هستید؟
اگر حال مردم خوب باشد، حال ما هم خوب است. اما اگر حال مردم خوب نباشد، به تبع روی ما هم تاثیر دارد. ضمن اینکه گاهی اوقات حال مردم خوب است، اما حال ما از خوبی حال مردم خوب است، اما درون مان بسیار آشفته و نگران است.
ام ویک: همین اواخر در مصاحبه ای گفته بودید از دست بدهی های پرسپولیس مریض شدید. این فشار چیست؟
چطور ممکن است یک نفر یا یک باشگاه وارث بیشتر 27-28 سال بدهی و مشکلاتی از قبل انباشته باشد. یک نمونه آن مجبور شدم بدهی مالیاتی از سال 1375 به بعد را تسویه کنم. گفتن راحت است، اما اینکه چطور این را تسویه کنیم در زمانی که درآمد آن چنانی نداریم، سخت است. بدهی مالیاتی را از سال 90 تا به الان را تسویه کردم. بازیکنان زیادی بودند که بعضا متوجه شدم از سال 85-80 پیشکسوت شدند و طلبکار بودند. ما مجبور بودیم که بدهی را پرداخت کنیم تا مجوز حرفه ای بگیریم اما قرارداد هایی مثل قرارداد رادو فشار زیادی داشت. گفتن یک میلیون و 550 هزار یورو راحت است، اما جور کردن خیلی سخت است. نزدیک به 70 میلیارد تومان می شود اگر دو سال پیش دلار اینقدر بود.
ام ویک: البته همین حرف شما باعث شد برخی خرده بگیرند.
گفتم امروز با این دلار اینقدر می شود. ضمن اینکه اصلا 40 میلیارد بشود. چرا باید 40 میلیارد پرداخت کنم؟ مالیات این قرارداد را قریب به 11 میلیارد تومان پرداخت کردم. آخرین فیش جریمه را همین تازگی پرداخت کردم تا تسویه شد. اینها هزینه هایی است که به باشگاه تحمیل می شود. بازیکن فعلی تیم اگر امروز 50 درصد گرفته باشد، با نشاط ویژه ای در میدان مسابقه حاضر می شود. بعضی ایراد می گیرند که قرارداد اینقدر است و فلان است، اما به فراخور قرارداد، بازیکن تعهد ایجاد کرده است. فکر کرده n تومان دریافت می کند، بابت این مبلغ ماشین یا خانه می خرد و اگر به او پرداخت نشود، دچار فشار می شود. اینها باعث می شود که ما نتوانیم نشاطی که باید داشته باشیم علیرغم اینکه تقریبا کار طاقت فرسایی است را انجام می دهیم. گاهی تا 2 تا 3 شب برای جذب بازیکن زمان گذاشتیم مثل همین ارونوف اما باز هم زمانی که می بینم هوادار خوشحال است، هوادار نشاط دارد خوشحال می شویم، اما ای کاش مسیولین کلان نگر اجتماعی (نه وزیر) وقتی تیم ها 40 الی 50 میلیون هوادار دارند و می توانند نشاط اجتماعی را فراهم کنند بابت نشاط اجتماعی که فراهم می کنند فکری به حال این تیم ها کنند. استقلال هم اینطور است. این دو تیم دولتی و یک درصد و یک ریال از منابع دولتی بهره ندارند. دولت یک ریال هم نمی تواند به باشگاه ما از سال 94 به بعد کمک کند. چون قانون تصویب شده است که ورزش حرفه ای را دولت نمی تواند تصویب کند اما تیم های دیگر خصولتی هستند، صنعتی و معدنی ها تقریبا خصولتی حساب می شوند، اما صد درصد از منابع دولتی استفاده می کنند از کارخانه و معدنی هستند که می توانند استفاده کنند.
ای کاش برای تیم هایی که بستر و مسیولیت اجتماعی دارند و می توانند به نشاط اجتماعی کمک کنند، برای حفظ این نشاط اجتماعی، هزینه پرداخت کنند. این موضوع مغفول است و کسی نیست که موهبتی که این نشاط و تاثیرپذیری را در اجتماع دارند، مهیا کنند. ما از حق پخش محروم هستیم. در تمام دنیا بین 45 تا 60 درصد درآمد باشگاه ها از حق پخش است که ما محروم هستیم. بعضی فکر می کنند ما تبلیغات دور زمین را می گوییم. ما تبلیغات نمی خواهیم. طبق اطلاعاتی که داریم ارزان ترین فیلمی که صدا و سیما تهیه و پخش می کند، سریال مانندی است که برای بچه ها پخش می شود که گویا اسم برنامه اش خاله شادونه است و حداقل 20 الی 30 میلیارد هزینه دارد. فیلم های داستانی، بزرگ و حماسی 500 الی هزار میلیارد تومان هزینه دارند. طبق آمار پربازدیدترین برنامه های تلویزیونی، بازی های پرسپولیس است. بابت این برنامه که کارگردان و هنرپیشه آن بازیکنان هستند، کارگردان و تهیه کننده دارد چقدر پرداخت می کنید؟ ضمن اینکه بازی را شبکه سه پخش می کند. شبکه های دیگر تحلیل می کنند. اگر اینها را حساب کنید، حدود سه هزار و 180 هزار میلیارد تومان منفعت برای صدا و سیما دارد. از محل این، درصدی را به این تهیه کننده، کارگردان و هنرپیشه پرداخت کنید.
ام ویک: ظاهرا تبلیغات دور زمین هم به تیم میزبان نمی دهند.
در تمام دنیا حتی کشور های نزدیک که از لحاظ بودجه مالی از ما ضعیف تر هستند تبلیغات دور استادیوم برای تیم میزبان است حتی قبل از انقلاب هم همین بوده است. اما الان ما از این هم محروم هستیم. گفتند سازمان لیگ گفته که ندهید. باید استدلال باشد و به صرف گفتن اهمیت ندارد. من 15 بازی در استادیوم آزادی برگزار می کنم و 550 میلیون تومان باید به استادیوم آزادی بابت پخش بدهم. درآمد چیست؟ بلیت فروشی هم به جهت بدهکاری سالانه به شرکت تجهیز باید پرداخت کنم که 50 درصد را باید به فدراسیون بدهیم. محل درآمد ما چیست؟
ام ویک: پس بابت همه این فشارها گفتید مریض شدید؟
به هر حال در حال حاضر هتل ها، هتل المپیک، داروخانه و رستوران طلبکار ما هستند. از زمان تعهد به بازیکنان گذشته، اما نداریم که پرداخت کنیم. صاحب خانه های بازیکنان خارجی طلبکار هستند و ما نداریم پرداخت کنیم. آژانس هواپیمایی که الی ماشاءالله بدهکار هستیم. چطور می توانیم حال خوبی داشته باشیم؟
ام ویک: با این همه مشغله در پرسپولیس همسرتان شاکی نمی شود؟
حتماً که می شود. یک وقت هایی تا ساعت 2 شب با تلفن صحبت می کنم و گاهی به طلبکاران التماس می کنم که یک روز دیگر فرصت بدهید که یک هفته دیگر تیم بیاید و چند روز دیگر کار را انجام می دهم. الی ماشاءالله تعهداتی که از گذشته است، می آید. چند روز پیش یک مدیر در چند سال پیش 7 میلیارد تومان از شرکتی گرفته بود که کاری انجام دهد، اما متوجه شدند که اشتباه است. به هر صورت تعهد انجام نشده و امروز و فردا کرده بودند که پول را می دهند و 7 میلیارد را 151 میلیارد تومان حکم علیه باشگاه گرفته است. گفتن 151 میلیارد راحت است، اما چطور باید پرداخت شود؟ منبع درآمدی نداریم.
ام ویک: چطور این شرایط را از لحاظ خانوادگی مدیریت می کنید؟
برای آنها سخت است.
ام ویک: تا به حال پیشنهاد دادند که از پرسپولیس بیرون بیایید؟
بله، چون دوست نداشتند که من بیایم، الان همسرم می گوید من از روز اول می دانستم مکافات زیاد داریم و متاسفانه فضای مجازی و دلالان علیه ما می نویسند و گاهی به علت اینکه مربی یا بازیکنی که می خواستند را نیاوردیم، فضای جنجالی درست می کنند که روی خانواده تاثیر می گذارد.
ام ویک: تا به حال به این علت شده از مدیرعاملی پرسپولیس استعفا بدهید؟
نه هنوز؛ از روزی که آمدم بنا کردم که ساختار و پایه خوبی برای پرسپولیس فراهم کنم و تا روزی که خواستند می مانم و روزی که نخواستند می روم، اساس دنیا این است که یک روز پستی داشته باشدی و روزی پست را از دست بدهی.
ام ویک: یعنی همیشه آماده رفتن از پرسپولیس هستید؟
بله؛ نمی خواهم بگویند کم آورد و فشار او را از میدان به در کرد. کما اینکه دیدید چقدر فشار بود که الا بالله مربی بگیرید و فلان بازیکن را بگیرید.
ام ویک: باشگاه یک مقدار با هواداران بازی کرد. شما گفتید 10 گزینه دارید و یک دفعه رسیدید به اوسمار. فکر می کنم خود شما گاهی با صحبت ها باعث ایجاد فشار می شوید. شاید اصلا نیاز نبود که 10 گزینه را بگویید.
با تمام اینها صحبت کردیم.
ام ویک: با 10 گزینه صحبت کردید؟
شاید هم بیشتر. با هر کسی که صحبت می کردیم که بتواند در ارتقای پرسپولیس کمک کند، استفاده کنیم. متاسفانه 2-3 نفر در ابتدا اعلام آمادگی می کردند، اما فردا که زنگ می زدیم ایراد می گرفتتد و متوجه می شدیم دلالان اجازه ندادند. بعد با چند کارشناس باتجربه صحبت کردم، دیدم بهترین مربی دنیا را که بیاوریم، 2 الی 3 ماه زمان می برد تا با فوتبال ما و باشگاه های ما آشنا شود. در یک الی 2 ماه شاید نتیجه هایی بگیرد که دور از ذهن باشد بعد بگوید من نمی شناختم. از این جهت با بازیکنان تیم صحبت کردیم و همه متفق القول بودند که اوسمار مربی خوبی است و یک سال و نیم همه را می شناسد. اتفاقا تقریبا با اکثر بازیکنان حرف زدم حتی با بازیکنان جوان و نخبه تیم هم در این زمینه صحبت کردم. حتی با تدارکاتی تیم هم صحبت کردم. چون صرف فنی نیست. ممکن است یکی نگاه فنی خوب داشته باشد، اما اخلاق خوب نداشته باشد. بازیکن فنی را تایید می کند، اما کسی که دورتادور تیم است و می بیند و از لحاظ اخلاقیات و اینکه آیا چه کسی قابلیت جذب دارد یا خیر را تشخیص می دهد. متفق القول در تیم همه گفتند که اوسمار خوب است.
ام ویک: چرا از ابتدا چنین روشی را در پیش نگرفتید. زمانی که اسم برانکو مطرح شد توقعات بالا رفت و حتی روند مذاکراتتان با برانکو جای ابهام داشت. واقعا برانکو از ابتدا به شما نگفت که به چین می رود؟
برانکو موقع مذاکره با ما نامه ای نشان داد که از یک تیم ملی اروپایی پیشنهاد دارد که اتفاقا همان تیم به تازگی سرمربی اش را معرفی کرد اما من در آن مقطع به او گفتم صبر کند. عمان هم به او پیشنهاد تمدید داده بود که به آنها گفته بود باید صبر کنید چون خانمش از او خواسته بود که در خارج از اروپا دیگر مربیگری نکند و ظاهرا این بار بعد از 20 سال به همسرش قول داده بود پیشنهادی خارج از اروپا قبول نکند. با وجود این برانکو از ما خواست فکر کند. من گفتم تا انتهای بازی مرحله حذفی هم صبر می کنم و کار ها را به موازات انجام می دهم اما تصمیم قطعی نمی گیرم تا شما تجدیدنظر کنید. او هم قبول کرد و در نهایت هم گفت نه اما جالب است که در آخرین بازی که انجام شد در مصاحبه طوری گفت که هنوز هم معلوم نیست. من قصد داشتم به هوادار بگویم تا آخرین لحظه برای علایق هوادار از هیچ کوششی فروگذار نبودم.
ام ویک: اما به نظر از لحاظ مالی ضرر کردید و در این شرایط بی پولی مجبور شدید مالیات برانکو را بدهید.
به هر جهت این پول را امسال برای گرفتن مجوز حرفه ای باید پرداخت می کردیم چون بدهکار مالیاتی بودیم.
ام ویک: یک عده به شما خرده گرفتند که چه کاری بود که کردید و باید این پول را برای تیم خرج می کردید؟
یک عده از هر چیزی ایراد می گیرند، یعنی قصد دارند ایراد بگیرند و هیچ وقت هم نیامدند مشکل حل کنند. یک عده به همه چیز کار دارند. مثلا عده ای نوشتند که برانکو نیامد چون یکی از اعضای هییت مدیره برای مذاکره نزد او رفته در حالی که چنین ناراحتی وجود نداشت.
ام ویک: اما برخی حرف ها که از خود هییت مدیره پرسپولیس بیرون آمد. مثلا ناراحتی حسین خبیری از عدم حضور برانکو که همان هم بهانه ای شد برای استعفا دادنش.
اگر هم چنین چیزی بوده نقطه نظر خودش بوده است. آقای دلیری عضو هییت مدیره با توجه به اینکه یک دوستی داشت که با برانکو روابط نزدیکی داشت برنامه ریزی این دیدار را برای مذاکره فراهم کرد. اینها بهانه گیری است. ما خواستیم بگوییم آقای هوادار واقعی، نگاه کنید که تا آخرین لحظه ما از هیچ کوششی فروگذار نکردیم که بخواهیم برای جذب برانکو اقدام کنیم. قسمت این طور بود که ما با آقای اوسمار ادامه بدهیم. امیدوارم در ادامه مسیر مشکلی پیش نیاید و نتیجه دلخواه هوادار را بگیریم.
ام ویک: از دست برانکو ناراحت نشدید وقتی فهمیدید به چین رفت؟
نه لزومی ندارد ناراحت شوم. او مختار بود تصمیم بگیرد.
ام ویک: کلا چالش امسال و این فصل زیاد بود. از صحبت های آخر فصل یحیی گل محمدی بعد از قهرمانی جرقه این چالش به وجود آمد که شاید نماند و بعد ماند و در جلسه هییت مدیره مربوطه اتفاقات حاشیه ای افتاد و شما کت روی سرتان گذاشتید که جای سوال است. چرا برای خودتان چالش ایجاد کردید؟
حالم خوب نبود و خواستم که دکتر بروم و بعد به جلسه دیگری بروم. بعد از جلسه چون حالم خوب نبود در ماشین نشستم و شیشه ها هم بالا بود، اما نمی خواستم صحبت کنم.
ام ویک: یعنی نمی دانستید جلوی در خبرنگار است و فقط چون حالتان بد بود این کار را کردید؟
نمی خواستم حتی مردم عادی هم متوجه شوند که من در عقب ماشین خوابیده ام. من فکر نمی کردم خبرنگار آنجا باشد. در ورودی آنجا در خیابان کناری بود. بار ها شده که من از در بیرون می روم و با وجود 50 خبرنگار، مصاحبه نمی کنم پس اینکه نخواهم مصاحبه کنم را در اراده ام هست. حتی چند بار شده که در آزادی خبرنگاران آمده اند و سوال کردند، اما جواب ندادم. کسی که بناست با انتقاد حرفی را بگوید حرف می زند و دنبال بهانه است که حرف بزند، اما الحمدالله تا به امروز خدا برای رد کردن این چیزها به من کمک کرده است.
ام ویک: اما شما این فصل چالش زیاد داشت؟
بسیار
ام ویک: یحیی گل محمدی شما را اذیت کرد؟
اصلاً؛ شما از آقای گل محمدی بپرسید یک بار شده که با صدای غیرمتعارف با هم صحبت کنیم؟
ام ویک: قلبا با یحیی گل محمدی بودید؟
فراوان؛ حداقل او می داند که تا روزی که خودش بود سعی کردم که همیشه حرمت ها را نگه دارم. هر جا که بودم هیچ وقت سعی نکردم تند صحبت کنم، چون موفقیت او موفقیت من بود.
ام ویک: روند نوع نقل و انتقالات پرسپولیس به سمتی بود که یحیی گل محمدی اذیت می شود و می رود. از نوع صحبت های خود یحیی گل محمدی می توان استنباط کرد. اینکه تلاشی نشد که کریم باقری مشکلش حل شود و بماند. چند بار کریم باقری علیه شما موضع گرفت و گفت من مشکل نداشتم و حتی دنبال کار اقتصادی هم نیستم. زمانی که پازل ها را کنار هم می گذاریم متوجه می شویم که اراده ای فراتر از اراده شما وجود دارد که کریم باقری نباشد و یحیی گل محمدی خالی تر از سال گذشته باشد.
اینها استنباط غلط افرادی بود که دنبال چالش بودند. کجا دیدید که تیم سه جام بیاورد و بعد علیه مدیرعامل صحبت کنند؟ تیمی که هیچ کس مادرش نیست. هیچ کس نپرسید این مدیرعامل که سه جام گرفت، یک ریال پاداش، پول و هدیه ای دریافت کرد یا خیر. یک جا مصاحبه ببینید که یک حرف باشد در این سه قهرمانی به اندازه یک درصد مدیرعامل و اعضای هییت مدیره و کارمندان نقش داشتند؟ من اهل این نبودم که بروم مدام از کارهایم بگویم اگر کاری کردیم وظیفه بوده و من آمده ام که این کار ها را کنم. گل محمدی اول فصل هم می خواست برود، اما با مکافات او را نگه داشتم.
ام ویک: در مورد علی دایی چطور؟ شما گفتید از او نظر مشورتی گرفتید اما خودش در مصاحبه ای به صراحت گفته شما به او پیشنهاد سرمربیگری دادید.
زمانی که حیی گل محمدی گفت نمی مانم من این پیشنهاد را به دایی دادم. وقتی گل محمدی قطعی گفت نمی ماند به تبع اگر پرسپولیس مربی بزرگ بخواهد سراغ بزرگتری مثل علی دایی می رود.
ام ویک: اما جالب است که پیشنهاد شما به دایی در ان مقطع خیلی رسانه ای نشد و صدایش بعدا در آمد.
خب ما با افراد زیادی صحبت می کنیم این که دلیل نمی شود. من آقای دایی را هراز گاهی می بینیم اما قرار نیست هر صحبتی که می کنیم به پرسپولیس ربط داشته باشد. قریب به 20 سال و قبل از سایپا با هم دوست بودیم. شما کسی را سراغ ندارد که با آقای دایی قرارداد سفید در جایی امضا کرده باشد اما در آن مقطعی که در سایپا بودیم به او گفتیم ما پول نداریم گفت هر چقدر که خودتان دارید بدهید.
ام ویک: جزو معدود مدیرانی هم بودید که با آقای دایی به مشکل بر نخوردید.
ما آمده بودیم که با هم کار کنیم به شرط اینکه رفاقت مان برقرار باشد. کاری که باعث از بین رفتن رفاقت باشد به چه دردی می خورد و چه ارزشی دارد؟ کار برای بسط رفاقت و گرمی رفاقت خوب است. او هم تا جایی که ممکن بود محبت و همکاری کرد و کار هایی که کمتر دیدم یک مربی انجام دهد و یا ربطی به مربی داشته باشد را برطرف می کرد. یکسری از کارها خارج از توان باشگاه بود و ما آنها را به او محول می کردیم وآقای دایی هم برطرف می کرد. با آقای گل محمدی هم همینطور. تا روزی که بود تماما در اختیار بودم. گاهی اوقات برای یک بازی دوستانه که در استادیوم آزادی برگزار می شد، مجبور بودیم هزینه کنیم، اما چون سرمربی دوست داشت در آن ورزشگاه بازی انجام شود، پول قرض می کردیم و بازی دوستانه را در استادیوم آزادی می گذاشتیم. یا تمرین در آنجا را دوست داشتند کلی پول می دادیم که در آنجا تمرین کنند.
ام ویک: فکر می کنم پس زمینه ذهنتان این است که یک روزی علی دایی به پرسپولیس برگردد.
هر مدیری زمانی که بنا است در فوتبال کار کند اگر به گزینه ایرانی فکر کند، یقینا یکی از گزینه ها علی الخصوص اگر تیم پرسپولیس باشد، آقای دایی است. اگر بخواهم روزی از یک پرسپولیسی مشورت بگیرم به نظر شما چه کسی قدمت آقای پروین را دارد؟
ام ویک: آقای پروین مشاور علنی شما هستند یعنی نفر اول و یا دست راست شما؟
آقای پروین بزرگ و برادر بزرگ ماست و ما در همه زمینه ها (به جز فوتبال) حتی در سفر هم با او مشورت می کنیم، اما گاهی وقت ها این طور است که برخی دوستی ها را بر نمی تابند. چون به دوستی سالم عادت نکردند. معمولا هر کسی با کسی رفاقت کرد، فوتبال باعث رفاقت شده است و در بیرون فوتبال رفاقتی وجود ندارد. من با آقای دایی اگر پرسپولیس هم نبودم، رفاقت داشتم، قبلا بیشتر به او سر می زدم، اما الان کمتر. آقای پروین یا خوردبین هم همینطور. بعضی ها این روابط آدم را بر نمی تابند و چون خودشان عادت به دوستی های سالم و ساده ندارند، سعی می کنند خدشه ای به روابط دیگران وارد کنند.
ام ویک: یک فلش بک به بازی های آسیا بزنیم. نوع میزبانی که از النصر داشتید، پرسپولیس راوارد چالش کرد و این از شما بعید بود. به حضور دختر شما خیلی انتقاد شد و شما را تحت فشار قرار داد. از پیشکسوت، هوادار و … تحت فشار بودید. دختر شما چه حسی داشت؟
او هم ناراحت بود. از قبلش که می گفت چرا من باید بیایم و بعد هم که از حضورش کلی انتقاد شنیدیم. گفتم شما یقین بدان که اگر آن هم نمی آمدی به چیز دیگری گیر می دادند. مثلا دیدید که در مورد فرشی که به رونالدو دادیم گیر دادند.
ام ویک: اگر دختر شما نبود، نصف این چالش ها کم می شد.
نه به نظرم، پیرامون فرش حرف می زدند. ما همان فرش را هم به سادیو مانه دادیم اما چرا آن بازتاب پیدا نکرد؟ چون ایم کار را می توانند با رونالدو زیرسوال ببرند. عمری با این جماعت دورادور گشتیم و می دانیم چیست.
ام ویک: شما خودتان اصرار داشتید دخترتان باشد؟
فکر من این بود که کمکمان کند و فضای خوبی هم ایجاد شد. ما دنبال استقبال به یاد ماندنی بودیم. ضمن اینکه در ذهن کسانی که ضد ما هست می ماند. خود اعضای تیم النصر باور نمی کردند سالن پذیرانی در فرودگاه امام خمینی(ره) آن شکلی باشد.
ام ویک: یک بار مصاحبه کردید گفتید برای اینکه زبان دخترتان خوب است او را بردید اما شما امیرعلی حسینی را در باشگاه داشتید.
یک نفر یعنی امیرعلی همزمان می توانست با 60 نفر تماس برقرار کند؟
ام ویک: یعنی الان هم از کاری که کردید پشیمان نیستید؟
اصلا؛ اما دخترم ناراحت است. خیلی ها به من تابیدند پس من باید بگویم که پشیمان هستم و پرسپولیسی نیستم. روز های اولی که آمدم، علیه من موضع زیاد بود. چون برنمی تابیدند و شاید خیلی ها می شناختند که با دلال و رابطه و اینها کار نمی کنم. شما ببینید بعد از 30 سال یک تیم پایه پرسپولیس قهرمان شد. چه کسی به آن پرداخته است؟ تمام کسانی که من را می زنند و ادعا می کنند پرسپولیسی هستند، اصلا چیزی از این قهرمانی نوشتند؟
ام ویک: البته شنیده شده که حسن خانمحمدی خودش به این تیم خیلی رسیدگی کرده و از جیبش هم هزینه می کرده است.
این یک مسیله شخصی است و ربطی به باشگاه ندارد. تیم امید ما سوم شد. 4-5 تا از بهترین بازیکنان امید در طول فصل در اختیار تیم بزرگسالان بود. اگر امکانات بهتری در اختیار تیم امید هم بود، یقینا قهرمان می شدند. در تاریخ پرسپولیس چه زمانی اینقدر بازیکن از جوانان و امید به تیم بزرگسالان پرسپولیس دادند؟ چرا کسی اینها را نمی گوید؟ چون کسی بنا نیست از ما تعریف کند. چون اگر بگوید زیرسوال می رود.
ام ویک: به هر حال صندلی شما صندلی انتقاد است.
اگر انتقاد خوب، سالم و سازنده باشد، ایرادی ندارد، اما اگر انتقادی بر مبنای بخل و حسد باشد که چرا فلان کار را نکردم و فلان چیز را ندادم و بابت این مسایل مورد هجمه قرار بگیرم، درست نیست. باید انصاف باشد که چه زمانی تیم های پایه پرسپولیس اینقدر منسجم و مرتب بوده است. اگر از لحاظ مالی در مضیقه بودیم و نتوانستیم کمک کنیم سعی کردیم ساختار درستی تعریف کردیم. چرا کسی در این مورد چیزی نگفته است؟ چون بنا نیست از ما تعریفی بکنند. بناست که ایراد بگیرند. البته خیلی ها حق دارند که بیایند و در این باشگاه کار کنند اما من از این همه بزرگان پرسپولیس به اندازه تعداد تیم هایی که داریم نفرات را انتخاب کنیم.
ام ویک: خب این موضوع به روحیه توقعی برخی از افراد برمی گردد.
من با خدای خودم عهد کردم از آن چیزی که از من بر می آید برای دلخوشی هوادار انجام دهم نه برای دلخوشی سایت، فضای مجازی و …. اگر برای خوش خدمتی یک مربی با قرارداد یک میلیون دلاری می آوردم، کاری داشت؟ یک میلیون به بدهکاری های ما اضافه می شد، اما مردم راضی بودند و می گفتند که عجب مربی ای آورده ام. کسی به من می تاخت؟
ام ویک: اما با انتخاب اوسمار هم ریسک بزرگی کردید.
زمانی که کار می کنید باید ریسک کنید. این نشان می دهد که مردم به این باور می رسند که باید اعتماد کنند. در دو ساله گذشته تمام منافع باشگاه را در نظر گرفتم پس اگر موفق نشدم نباید به من بتازند. منفعت در آن مقطع همان تصمیم بود و اینکه چیزی را به باشگاه تحمیل نکنیم. ما در فوتبال ایران چند پرونده خارجی را بردیم؟ فقط شاید یک پرونده (پرونده لوکادیو) است. یک پرونده ای هم در زمان سایپا بود. کسی به آن پرداخت؟ یک سری نه تنها به آن نپرداختند بلکه یک عده گفتند که چرا اینقدر کم گرفتید؟! شاید خیلی ها یادشان نباشد اما من پرونده های خارچی زیادی را تسویه کردم که کسی در موردشان حرفی نمی زند.
ام ویک: الان پرسپولیس پرونده باز خارجی دارد؟
خارجی اصلا نداریم.
ام ویک: چقدر بدهی دارد و اینها برای پرسپولیس دردسر نمی شود؟
بدهی مالیاتی و بیمه ای است که سازمان مالیاتی کل کشور، معاون وزیر اقتصاد و سازمان مالیاتی کمک کردند. پرونده های آنها از سال 75 تا سال 95 پرداخت شده است. 96 تا 97هم حسابرسی شده است. چند سال دیگر هم بدهی مالیاتی هست که روی آنها اعتراض کردیم که ان شاءالله آنها را هم پرداخت می کنیم.
ام ویک: در شرایطی هستید که اگر تماس بگیرند و بگویند شما مدیرعامل پرسپولیس نیستید، باری برای پرسپولیس ندارید.
اگر کسی بخواهد بگوید، می گوید. 40 درصد حقوق بازیکنان باقی مانده است. در یک مرحله مجبور شدیم برای پرداخت مطالبات قرض کنیم چون بیشتر از دو میلیون دلار از گذشته بدهی پرداخت کرده بودیم.
ام ویک: بیشتر تعهد وامی برای پرسپولیس ایجاد کردید؟
اگر وام را روی هم بگذاریم شاید 100 میلیارد بدهی باشد.
ام ویک: انتقاد دیگری که به شما می شود بابت سفرهایتان به کربلا است. ماجرای کربلا رفتن شما چیست و اینکه انتقادات آن را هم تحمل می کنید و صابون آن را به تن می مالید.
زمانی که آدم به سراغ دوست می رود، ناملایمات را هم می پذیرد. بهتر است که به آنتالیا و … برویم. اینها علاقه مندی ماست.
ام ویک: سر بزنگاه هایی که پرسپولیس دچار حاشیه و مسیله است و فضای هواداری دغدغه است، خبر می رسد که شما در کربلا هستید.
آیا از سفر هایی که رفتم، کاری مانده است؟ چند روز پیش کربلا بودم. پنج شنبه 5 بعدازظهر کربلا رفتم و جمعه 5 بعدازظهر آمدم. اگر نمی رفتم کاری روی زمین می ماند؟
ام ویک: ما که درون باشگاه نیستیم بدانیم کاری عقب افتاده یا نه. واقعا فلسفه این کربلا رفتن چیست؟
من مترصد این هستم که یک لحظه فارغ باشم و به سفر مشهد و کربلا بروم. همین که مددی از این جا ها بگیرم و همین اینکه فشار باشگاه را در آنجا تخلیه می کنم.
ام ویک: به نظر شما سالی که با ماه رمضان شروع شود، چگونه سالی است؟
حتما ماه مهربانی خداوند است و خداوند اجازه نمی دهد به مهمانش بد بگذرد. وقتی به منزل بشر می روید سعی می کند پذیرایی کند و ما به پذیرایی حضرت حق واقف هستیم و یقینا هر چه بخواهید در این ماه خداوند فراهم می کند و ان شاءالله مشکلات اقتصادی مردم و هم سفره ارتزاق مردم پر شود و حال مردم خوب باشد و مشکل و گرانی علی الخصوص در زمینه مسکن و اینها نباشد. برای مسکن خداوند عنایت کند و دغدغه مسیولین هم حال خوش مردم باشد.
ام ویک: چون پرسپولیس در مرحله واگذاری است و بوی تغییرات می آید آرزوی شما در خصوص پرسپولیس چیست؟ آرزویی هست که بخواهید در این تیم به آن برسید؟
آرزوی من برای پرسپولیس، آرزوی هواداران است. چون سکان دست من است و هوادار نقشی در ادامه راه ندارد. آرزوی من آرزوی هواداران است که قهرمان آسیا شویم. امیدوارم یک بار در حضور من طوری تیم را درست کنیم که بتوانیم به این آرزو برسیم.
ام ویک: فکر می کنید تا آن روز در پرسپولیس هستید؟
تا روزی که هستیم این طور ترسیم می کنیم و تکلیف بر ما این است که تا روزی که هستیم آن چه خوب است را انجام دهیم و یقینا بعدی لایق تر است و حتما کشتی طوفان زده را به ساحل می رساند.
ام ویک: شما در نقل و انتقالات بلانکو را به یحیی گل محمدی پیشنهاد دادید اما او این بازیکن را نخواست؟
جزو گزینه هایی بود که در ابتدا به ما معرفی کردند، اما مورد نظر گل محمدی نبود. او می گفت کسی که مدنظر من است سرعت بالاتری باید داشته باشد و بازیکن بهتر از این می خواست.
ام ویک: در نقل و انتقالات اتفاق افتاده که بازیکنی درخواست عجیب و غریب از شما داشته باشد و ناراحت شوید و یا بی خیال بازیکن شوید چون عدد پرتی گفته باشد؟
نرخ ها متفاوت است. خیلی ها خیلی چیز ها می گویند که ما در دم نه گفتیم. یادم نیست. مثلا یک بازیکن بود که فکر می کردیم با 600-700 هزار دلار می آید اما گفت یک میلیون و 700 هزار دلار می خواهم.
ام ویک: یعنی بیرانوند هم شما را اذیت نکرد؟
اصلا اذیت نشدم. چون می دانستم او نمی رود. خوشبختانه در مصاحبه هایی گفتم که پیرامون کسر امتیاز از ما بود. در یکی از برنامه ها سوال کردند و گفتم اینها بهانه است و می خواهند فلان تیم را ببخشند. یکی از کانال ها همان را گذاشت. می توانید اخبار آن روز آقای بیرانوند را ببینید. عین جمله گفتم که او هنوز هم هست و اینها حل می شود و یقینا مشکلی نیست. چون می دانست که باید اینجا بیاید. البته فضایی درست شده بود، اما من می دانستم که نمی رود و می آید.
ام ویک: فقط می خواست هواداران را دچار التهاب کند؟
نه؛ گاهی آدم دوست دارد فضا را بسنجد که چه التهاباتی در جامعه است و گول حرف یک عده را خورده باشد. اما به هر جهت، آقای بیرانوند عضو جدانشدنی پرسپولیس است و دروازه بان بی بدیل و کم نظیر باشگاه است که یک وزنه برای هر تیمی است.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "درویش: آرزویم قهرمانی پرسپولیس در آسیاست/ من قلبا با گل محمدی بودم/ به جای آنتالیا به کربلا می روم+ فیلم" هستید؟ با کلیک بر روی استان ها، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "درویش: آرزویم قهرمانی پرسپولیس در آسیاست/ من قلبا با گل محمدی بودم/ به جای آنتالیا به کربلا می روم+ فیلم"، کلیک کنید.